تفسیر قرآن
پیامهای آیه 1 تا 3 سوره کوثر
- خداوند به وعده هاى خود عمل مى كند. در سوره ضحى، خداوند وعده ى عطا به پيامبر داده بود: «و لسوف يعطيك ربّك فترضى»(224) پروردگارت در آينده عطائى خواهد كرد كه تو راضى شوى. در اين سوره مى فرمايد: ما به آن وعده عمل كرديم. «انّا اعطيناك الكوثر»
- فرزند و نسل عطيّه الهى است. «انّا اعطيناك الكوثر»
- نعمت ها حتّى براى پيامبر اسلام مسئوليّت آور است. «اعطيناك... فَصلِّ»
- در قرآن به نماز يا سجده شكر سفارش شده است. «فَصلِّ»
- تشكّر بايد فورى باشد. «فَصلِّ» (حرف فاء براى تسريع است)
- نوع تشكّر را بايد از خدا بياموزيم. «فَصلِّ»
- در نعمت ها و شادى ها خداوند را فراموش نكنيم. «اعطيناك الكوثر فصلّ»
- آنچه مى تواند به عنوان تشكّر از كوثر قرار گيرد، نماز است. «فَصلِّ»
(نماز جامع ترين و كامل ترين نوع عبادت است كه در آن هم قلب بايد حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با ركوع و سجود. مسح سر و پا نيز شايد اشاره به آن باشد كه انسان از سر تا پا بنده اوست. در نماز بلندترين نقطه بدن كه پيشانى است، روزى سى و چهار بار بر زمين ساييده مى شود تا در انسان تكبّرى باقى نماند. حضرت زهراعليها السلام در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دليل نماز پاك شدن روح از تكبر است. «تنزيهاً لكم من الكبر»)
- دستورات دينى، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشكّر از نعمت را لازم مى داند، دين هم به همان فرمان مى دهد. «فصلّ لربّك»
- چون عطا از اوست: «انّا اعطينا» تشكّر هم بايد براى او باشد. «فصلّ لربّك»
- قربانى كردن، يكى از راههاى تشكّر از نعمت هاى الهى است. (زيرا محرومان به نوايى مى رسند.) «و انحر»
- هر كه بامش بيش برفش بيشتر. كسى كه كوثر دارد، ذبح گوسفند كافى نيست بايد شتر نحر كند و بزرگ ترين حيوان اهلى را فدا كند. «و انحر»
- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. «فصلّ... و انحر»
- انفاقى ارزش دارد كه در كنار ايمان و عبادت باشد. «فصلّ لربّك وانحر»
- شكرِ عطا گرفتن از خدا، عطا كردن به مردم است. «اعطيناك الكوثر... وانحر»
- نمازى ارزش دارد كه خالصانه باشد، «لربّك» و انفاقى ارزش دارد كه سخاوت مندانه باشد. «وانحر»
- دشمنان پيامبر و مكتب او ناكام هستند. (كلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنى در گذشته و حال و آينده مى شود. اگر مى گفت: «من شانك هو الابتر» تنها كسانى را كه در گذشته دشمنى كرده اند شامل مى شد و اگر مى گفت: «من يشونك هو الابتر» تنها دشمنان آينده را در برمى گرفت. «انّ شانئك هو الابتر».)
- توهين به مقدّسات، توبيخ و تهديد سخت دارد. «انّ شانئك هو الابتر»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- خداوند به وعده هاى خود عمل مى كند. در سوره ضحى، خداوند وعده ى عطا به پيامبر داده بود: «و لسوف يعطيك ربّك فترضى»(224) پروردگارت در آينده عطائى خواهد كرد كه تو راضى شوى. در اين سوره مى فرمايد: ما به آن وعده عمل كرديم. «انّا اعطيناك الكوثر»
- فرزند و نسل عطيّه الهى است. «انّا اعطيناك الكوثر»
- نعمت ها حتّى براى پيامبر اسلام مسئوليّت آور است. «اعطيناك... فَصلِّ»
- در قرآن به نماز يا سجده شكر سفارش شده است. «فَصلِّ»
- تشكّر بايد فورى باشد. «فَصلِّ» (حرف فاء براى تسريع است)
- نوع تشكّر را بايد از خدا بياموزيم. «فَصلِّ»
- در نعمت ها و شادى ها خداوند را فراموش نكنيم. «اعطيناك الكوثر فصلّ»
- آنچه مى تواند به عنوان تشكّر از كوثر قرار گيرد، نماز است. «فَصلِّ»
(نماز جامع ترين و كامل ترين نوع عبادت است كه در آن هم قلب بايد حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با ركوع و سجود. مسح سر و پا نيز شايد اشاره به آن باشد كه انسان از سر تا پا بنده اوست. در نماز بلندترين نقطه بدن كه پيشانى است، روزى سى و چهار بار بر زمين ساييده مى شود تا در انسان تكبّرى باقى نماند. حضرت زهراعليها السلام در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دليل نماز پاك شدن روح از تكبر است. «تنزيهاً لكم من الكبر»)
- دستورات دينى، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشكّر از نعمت را لازم مى داند، دين هم به همان فرمان مى دهد. «فصلّ لربّك»
- چون عطا از اوست: «انّا اعطينا» تشكّر هم بايد براى او باشد. «فصلّ لربّك»
- قربانى كردن، يكى از راههاى تشكّر از نعمت هاى الهى است. (زيرا محرومان به نوايى مى رسند.) «و انحر»
- هر كه بامش بيش برفش بيشتر. كسى كه كوثر دارد، ذبح گوسفند كافى نيست بايد شتر نحر كند و بزرگ ترين حيوان اهلى را فدا كند. «و انحر»
- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. «فصلّ... و انحر»
- انفاقى ارزش دارد كه در كنار ايمان و عبادت باشد. «فصلّ لربّك وانحر»
- شكرِ عطا گرفتن از خدا، عطا كردن به مردم است. «اعطيناك الكوثر... وانحر»
- نمازى ارزش دارد كه خالصانه باشد، «لربّك» و انفاقى ارزش دارد كه سخاوت مندانه باشد. «وانحر»
- دشمنان پيامبر و مكتب او ناكام هستند. (كلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنى در گذشته و حال و آينده مى شود. اگر مى گفت: «من شانك هو الابتر» تنها كسانى را كه در گذشته دشمنى كرده اند شامل مى شد و اگر مى گفت: «من يشونك هو الابتر» تنها دشمنان آينده را در برمى گرفت. «انّ شانئك هو الابتر».)
- توهين به مقدّسات، توبيخ و تهديد سخت دارد. «انّ شانئك هو الابتر»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- ۷۸۷
- ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط